نقش رستم؛ آرامگاهی برای بزرگمردان تاریخ
این بار با هومسا همراه شوید تا از یکی از باشکوهترین آثار تاریخی استان فارس دیدن کنیم. این اثر کمی با سایر آثاری که تاکنون دیدهاید متفاوت است. در واقع نقش رستم را میتوان مانند یک کتاب تاریخی دانست که تاریخ طولانیای را در دل خود جای داده است. نقش رستم مرودشت گوردخمههایی هستند که در دل کوه کنده شدهاند و هر یک به عنوان آرامگاهی برای پادشاهان مختلف استفاده شده است. در اطراف محوطه آتشدانهای سنگی بزرگی وجود دارند. حتی تصور اینکه چه مراسمهای باشکوهی در محوطه نقش رستم اجرا میشده هم به نظر جذاب میرسد.
نقش رستم کجاست؟
نقش رستم یک محوطه باستانی است که در ده کیلومتری شمال تخت جمشید و 3 کیلومتری نقش رجب واقع شده است. بیشتر مردم نقش رستم را به عنوان یکی از جاهای دیدنی شیراز میشناسند هرچند این محوطه در نزدیکی شهر مرودشت واقع شده است. اگر قصد سفر به استان فارس و بازدید از نقش رستم در کنار سایر بناهای تاریخی این استان را داشتید، پیشنهاد می کنیم از اوایل پاییز تا اوایل خرداد به این منطقه سفر کنید. چون نقش رستم در منطقه ای گرم و خشک واقع شده و گرمای آن از اواخر بهار تا اواخر تابستان آزاردهنده است.
دسترسی به نقش رستم مرودشت
- آدرس نقش رستم: استان فارس، مرودشت، جاده مرودشت- ساروئی، روستای زنگی اباد
ساعت بازدید از مجموعه نقش رستم
- نیمه اول سال: 8:30 تا 19:30
- نیمه دوم سال: 8:00 تا 17:30
هزینه بلیت بازدید از نقش رستم
- بازدیدکننده ایرانی: 50000 ریال
- بازدید کننده خارجی: 1000000 ریال
نقش رستم یک اثر ارزشمند
قبل از هر چیز باید بگوییم که این گوردخمهها محل نگهداری کالبد بزرگترین شاهان تاریخ یعنی داریوش کبیر، اردشیر اول و خشارشاه است. در نقش رستم مرودشت علاوه بر این گوردخمهها، تعداد زیادی کتیبههای حجاری شده از دوره ایلامی تا ساسانی هم وجود دارند که هم از نظر هنری و هم اطلاعاتی که ارائه میکنند بسیار منحصربهفرد هستند. این آثار و اطلاعاتی که ارائه میکنند به قدری مهم هستند که توسط بسیاری از باستانشناسان و تاریخدانان بزرگ داخلی و خارجی مورد بررسی و تحقیق قرار گرفتهاند. بیشتر این آثار صحنههایی از نبردهای شاهان ساسانی را به تصویر میکشند. تماشای این آثار که یادآور شکوه و عظمت ایران زمین بوده برای نسل جوان میتواند بسیار الهامبخش باشد.
بخش های مختلف نقش رستم مرودشت
در 10 کیلومتری تخت جمشید جایی در دل مرودشت و بر روی دیواره کوهی به نام حسین کوه، گوردخمهها و سنگ نگارههایی نقش بستهاند که تاریخ ساختشان به 2500 سال پیش بر میگردد. آثاری مربوط به دورههای ایلامی، هخامنشی و ساسانی که امروزه با عنوان “نقش رستم” شناخته میشوند. مردم محلی این کوه را کوه استخر و یا کوه نفِشت هم مینامند.
گوردخمهها به ترتیب از سمت چپ به راست مربوط به داریوش دوم، اردشیر اول، داریوش اول و خشایارشا هستند. در پایین گوردخمهها هم حجاریهایی مربوط به دوره ساسانی دیده میشوند که صحنههایی از تاجگذاری، نبرد و پیروزی را به تصویر میکشند. یکی دیگر از جاذبههای نقش رستم مربوط به بنایی است که از آن به عنوان کعبه زرتشت یاد میشود. برخی از محققان معتقدند این بنا در گذشته آتشکده بوده است. علاوه بر گوردخمهها و حجاریها روی دیواره، آثار دیگری مانند آتشدانهای سنگی، دژ و چاه آب مربوط به این محوطه تاریخی هستند. در سال 1310 برای حفاظت از این آثار ارزشمند، نقش رستم با شماره 21 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
گوردخمههای نقش رستم به ترتیب زمانی به شرح زیر هستند:
آثار | تاریخ | شماره تصویر |
آرامگاه داریوش دوم | 420 تا 404 قبل از میلاد مسیح | شماره 1 |
آرامگاه اردشیر اول | 450 تا 430 قبل از میلاد مسیح | شماره 2 |
آرامگاه داریوش بزرگ | 519 قبل از میلاد مسیح | شماره 3 |
آرامگاه خشایارشا | 465 قبل از میلاد مسیح | شماره 4 |
کعبه زرتشت | شماره 5 |
1. گوردخمه داریوش دوم
داریوش دوم از سال 404 تا 423 حکومت کرد. داریوش دوم بعد از اردشیر اول به حکومت رسید و با شهبانو پروشات دختر اردشیر اول ازدواج کرد. در اسناد تاریخی اردشیر دوم به عنوان فردی راحتطلب و سلطهجو شناخته میشود که همخوانی چندانی با خلقوخوی سایر شاهان هخامنشی ندارد.
غربیترین گوردخمه نقش رستم، منتسب به داریوس دوم است. خود گوردخمه مانند سایر آثار دوره هخامنشی به شکل چلیپایی (صلیبی) طراحی شده است. ورودی گوردخمه در میان چهار ستون قرار گرفته است. بر فراز آن نقشی از داریوش دوم را میبینیم که در برابر یک آتشدان ایستاده است. در بالای تصویر، اهورامزدا ناظر بر همه چیز است. بالهای اهورامزدا دارای خطوط افقی بیشتری نسبت به سه گوردخمه دیگر است. اورنگ یا تخت شاهی را 30 تن از ساتراپیها به دوش میکشند و در دو طرف تخت، بزرگان و درباریان ایستادهاند. متاسفانه چهره شاه به شدت آسیب دیده است.
ورودی آرامگاه یا همان دهلیز ارتفاعی برابر با 280 سانتی متر دارد که به صورت نامتوازن حک شده. داخل آرامگاه سه اتاقک وجود دارند که هر کدام یک گور را در دل خوی جای داده اند. اتاق میانی قطعا متعلق به داریوش دوم است و یکی از گورهای دو طرف محل قرارگیری استخوانهای شهبانو پروشات است. اما کسی در مورد گور سوم اطلاعاتی دقیقی ارائه نکرده است.
2. گوردخمه اردشیر اول
ارتخشتره یا همان اردشیر اول، سومین فرزند خشایارشا بود که به عنوان ششمین پادشاه هخامنشی در سال 465 قبل از میلاد بر تخت نشست. در آغاز پادشاهی اردشیر اول، کشور دچار مشکلات فراوان از جمله جنگ داخلی بود. وی پس از درگیری با مصر و یونان و آرام کردن آنان، کاخهای تخت جمشید و شوش را کامل کرد. اردشیر اول در سال 423 قبل از میلاد و در سن 60 سالگی درگذشت.
در نقش رستم، گوردخمه اردشیر اول بلافاصله بعد از گوردخمه داریوش دوم قرار گرفته است. فاصله این گوردخمه با گوردخمه بعدی 37 متر است. نما همچنان چلیپایی یا صلیبی است و ارتفاعی برابر با 22 متر دارد. این گوردخمه شبیه به آرامگاه داریوش بزرگ است ولی آسیبهای فراوانی دیده است و از نظر جزئیات هم به پای آرامگاه داریوش اول و خشایارشا نمیرسد. تصویری که بر بالای آن حجاری شده، شاه (اردشیر اول) را نشان میدهد که حلقه ای به دست دارد و آستین هایش روی حلقه را گرفته. شاه در مقابل آتشدانی با پایه های کوتاه ایستاده. اهورامزدا یا همان فروهر بالای سر شاه قرار دارد. در این نقش برجسته هم مانند سه آرامگاه دیگر، تخت پادشاهی را، تخت بران بر روی سر گرفتهاند.
داخل گوردخمه شبیه به آرامگاه داریوش بزرگ، سه اتاقک قرار دارند. اتاق میانی که بزرگتر است و با دقت بیشتری ساخته شده به اردشیر اول تعلق دارد.
یکی دیگر از آنها محل نگهداری استخوانهای شهبانو داماسپیا، همسر اردشیر اول است که مدت کوتاهی بعد از مرگ شاه، درگذشت. سومین اتاقک به احتمال زیاد مربوط به جانشین شاه بوده است.
3. گوردخمه داریوش یکم
نوبت به گوردخمه داریوش بزرگ میرسد. سومین پاداش سلسله هخامنشی که بعد از خنثیسازی توطئه گئومات مغ و با حمایت خانوادههای معروف پارسی به پادشاهی رسید و توانست آرامش را بر سرزمینهای تحت پادشاهی هخامنشی برقرار کند. داریوش بزرگ اقدامات مهم زیادی انجام داد و با این کار نام خود را به عنوان پادشاهی توانا و عادل در تاریخ ثبت کرد. از کارهای مهم داریوش بزرگ میتوان به ایجاد آبراه دریای سرخ به دریای مدیترانه و رونق تجارت، ایجاد سپاه جاویدان، شروع ساخت شهر پارسه (تخت جمشید)، ایجاد راه شاهی، تنظیم مالیاتهای امپراطوری و غیره نام برد. وی بعد از 36 سال سلطنت و در سن 64 سالگی درگذشت.
گوردخمه داریوش بزرگ جزئیات بسیاری دارد. این گوردخمه ترکیبی از نقوش و نوشته است که در ارتفاع 26 متری از سطح زمین حکاکی شدهاند. ساخت این بنا همزمان با کاخ آپادانای شوش و تخت جمشید آغاز شد و قبل از مرگ شاه به پایان رسید. نمای آن چلیپایی است با ارتفاعی برابر با 22 متر که عرض بازوهای آن 10.90 متر است. در بخش بالا، داریوش بزرگ را می بینیم که بر اورنگی سوار است و 28 نفر اورنگ را به دوش میکشند. نکته جالب در مورد این افراد این است که ملیت آنها با سه خط میخی پارسی باستان، عیلامی و آکدی در کنارشان نوشته شده است مانند” این است پارسی” یا “این است مادی” و غیره.
از نظر پرسپکتیو، سر این افراد به صورت نیمرخ، بازو و بدن تا کمر به صورت تمام رخ و پاها مجددا نیمرخ هستند. این نقوش تنها نقوشی هستند که کتیبهای با این دقت دارند.
خود تخت یا اورنگ دارای پایههایی به شکل پنجههای شیر است و لبههای تخت به نقوشی به شکل گلبرگهای عمودی و موازی، مزین شده است. شاه بر روی سکویی سه طبقه ایستاده. با دست چپ کمانی به دست گرفته و دست راستش را به نشانه نیایش و احترام رو به سمت جلو گرفته در حالی که کف و انگشتان به سوی آتشدان و نماد فروهر دراز شد است.
داریوش اول تاجی کنگرهدار به سر دارد و ردایی بلند به تن کرده است. آستینهای ردا گشاد و پرچین بوده و چین و شکن ردا به خوبی به تصویر کشیده شده است. موها به سمت عقب هدایت شدهاند. ریش و موهای شاه حلقهحلقه و پیچ در پیچ طراحی شدهاند.
یکی از رمزورازهای این سنگ نگاره، وجود یک دایره کامل است که هلالی را در درون خود جای داده. طبق برخی نظریهها این تصویر نشاندهنده ماه و خورشید (شب و روز) است. در حالی که برخی معتقد هستند که این تصویر ماه را در دو زمان مختلف (بدر و هلال) نشان میدهد. اما به عقیده شاپور شهبازی، این هلال همان ماه شبهای بیستم تا بیست و دوم در ایران است و شاید به پایان عمر داریوش اشاره دارد.
در دو طرف شاخه بالایی صلیب، سه نقش در دو سوی چپ و راست حک شدهاند. از این نقوش، دو نقش کتیبه دارند. طبق کتیبههای سه زبانه که بالای سر پیکرهها نوشته شده، این دو پیکره مربوط به نجیبزادگان هفتگانه هخامنشی هستند که در به تخت نشستن داریوش موثر بودهاند. سایر پیکرهها هم اگرچه کتیبهای ندارند ولی احتمالا نجیبزادگانی از سایر خانواده هستند.
نکته جالب در مورد گوردخمه داریوش اول، رعایت تناسبات به کار رفته در ساخت آن مشابه با کاخ تچر است. برای مثال عرض ایوان، زیر ستونها و پهنای درگاه از نظر ابعاد و اندازه دقیقا شبیه به کاخ تچر است. شاید داریوش کبیر تفاوتی بین خانه دنیوی و ابدی خود نمیدیده است.
سنگ نبشته های آرامگاه داریوش بزرگ
از آنجایی که سنگ نبشتههای گوردخمه داریوش اول از اهمیت زیادی برخوردار است، به صورت ویژه به آن خواهیم پرداخت. در بخش بالای گوردخمه و در کنار ورودی دو سنگ نبشته بزرگ به زبان های فارسی باستان، عیلامی و آکدی حک شده که بر اساس محتوای آن می توان آن را نوعی وصیت نامه معنوی دانست.
کتیبهای که در بخش بالا قرار دارد تحت عنوان کتیبه DNa شناخته میشود و کتیبه کنار در ورودی DNb. این دو سنگ نبشته در خاورمیانه نشیر ندارند. در زمان سلوکیان، کتیبه جدید زیر خط عیلامی کتیبه داریوش نوشته شد که اطلاعات زیادی درباره آن در دسترس نیست، اما بسیاری از محققان کلمه سلوکوس (یکی از افسران اسکندر مقدونی) را در این نوشته تشخیص داده اند.
- کتیبه DNa
داریوش در کتیبه DNa ابتدا اهورامزدا را ستایش میکند و چنین میگوید که قدرت و شاهی را اهورامزدا به او اعطا کرده است. سپس خود را معرفی کرده، سرزمینهای تحت حاکمیت خود را نام میبرد و در ادامه عنوان میکند که اهورامزدا برای نجات سرزمین از آشفتگی، مقام و منسب شاهی را به وی اعطا کرده است. در پایان هم همه را به پیروی از اهورامزدا و عدم شورش دعوت میکند. - کتیبه DNb
در کتیبه DNb که در کنار در ورودی قرار دارد، داریوش از خود میگوید و خود را در مرکز همه اندیشههای سرزمینش قرار میدهد. این کتبیه 12 بند دارد. بخشی از محتوای این کتیبه را در ادامه میبینید.
“بهخواست اهورامزدا من چنینم که راستی را دوست میدارم و بدی را دشمن!
دوست ندارم که توانا بر ناتوان ستم کند یا بزرگی از زیردستی زور بشنود.
هر آنچه زیباست، من آن را دوست دارم!
من دوست و بَردهٔ دروغ نیستم، تندخو نیستم.
حتی وقتی خشم مرا فرامیگیرد، با ارادهام آن را فرومینشانم.”
هاید ماری کخ محقق و باستانشناس آلمانی، معتقد است، چنین بیانهای از زبان یک شاه آنهم شش سده قبل از میلاد، مسیح بیشتر شبیه به یک معجزه است.
4. گوردخمه خشایارشا
خشایارشاه فرزند داریوش کبیر بود که به عنوان چهارمین شاهنشاه هخامنشی بر تخت نشست. زندگی این شاه بزرگ با خیانت یک خواجه و اردوان رئیس گارد سلطنتی به پایان رسید.
در شرقیترین بخش کوه نفشت شاهد گوردخمه دیگری هستیم که بنا بر منابع تاریخی متعلق به خشایارشا است. این گوردخمه در فاصله 100 کیلومتری از گوردخمه داریوش بزرگ قرار دارد. از نظر طرح درست مانند بقیه گوردخمهها، صلیبی است و حتی طرح و مضمون نقوش هم تقریبا یکی است. شما شاهد حضور شاه بر روی تخت پادشاهی هستید که بر روی دستان مردمی از ملیت های مختلف از جمله هند، مصر و لیبی حمل میشود. در مقابل شاه آتشدانی قرار دارد و بالای سر شاه هم فروهر ناظر بر همه چیز است.
ورودی آن حدود 6 متر است. وقتی از وردی عبور میکنید و وارد آرامگاه میشوید با یک اتاق روبهرو میشوید. اتاقی با سه قبر نسبتا ساده. گور میانی طبق بررسیها متعلق به آمستریس، دختر هوتن و مادر اردشیر اول و همسر خشایارشا است.
کتیبهها یا سنگ نگارهها
در نقش رستم فارس علاوه بر این گوردخمهها، تعدادی سنگ نگاره یا کتیبه هم وجود دارد که در زمان حکومت ساسانیان بر این کوه نقش بستهاند و هر کدام روایتکننده یک حادثه تاریخی منحصربهفرد هستند. گویی شاهان ساسانی افتخارات خود را بر روی سنگ حک کردهاند تا برای آیندگان حفظ شوند. این اسناد به ما یادآوری میکنند کا ما چه کسانی بودیم و چه قدرتی در پهنه گیتی داشتیم.
-
مجلس تاجگذاری اردشیر بابکان
این سنگنگاره که از نظر تاریخی قدیمیترین سنگنگاره زمان ساسانی است، به سلطنت رسیدن اردشیر بابکان را به تصویر میکشد. اردشیر بابکان بعد از شکست اردوان آخرین پادشاه اشکانی به تخت نشست. در این سنگ نگاره اردشیر و اهورامزدا هر دو سوار بر اسب حک شده اند. پشت سر پادشاه ساسانی، فردی در حال باد زدن یا مگس پراکنی نقش بسته است. اردوان زیر پای اسب اردشیر به خاک افتاده و در این طرف اهریمن را می بینیم که زیر پای اسب اهورامزدا است. نشانه ای از پیروزی نور بر تاریکی.
اهورامزدا تاجی کنگرهای بر سر دارد، با دست راست خود دیهم یا همان حلقه مقدس را به دست شاه ایران ایران میدهد و با دست چپ خود شاخه برسم (گندگ یا گیاه رستنی) را نگه داشته است. یکی از ظریفترین بخشهای این نقش، آویز گردن اسب اردشیر است که روی آن نوارهایی با سه خط پهلوی اشکانی، پهلوی ساسانی و یونانی این جمله نوشته شده.
“این است پیکر مزداپرست، خداوندگار اردشیر، شاه شاهان ایران، که نژاد از ایزدان دارد، پسر خداوندگار بابک، شاه”
حتی روی بدن اسب اردشیر هم کتیبه دیگری حکاکی شده با این مضمون:
” این پیکر خداوند اهورامزدا است”
-
سنگ نگاره نبرد هرمز دوم
درست زیر گوردخمه اردشیر اول، کتیبهای وجود دارد که نبرد هرمز دوم را به تصویر کشیده است. در این سنگ نگاره هرمز نوه شاپور اول سوار بر اسب نیزه خود را در بدن دشمن فرو برده است. موهای شاه تا روی شانههای وی رسیده و تاجی بر سر دارد. بخشهایی از تاج تخریب شده اما بال عقاب مانند و مرواریدهای آن باقی مانده است. پشت هرمز فردی ایستاده که ظاهرا یکی از اعضا دربار است. در بالای این نقش ، تصویر دیگری حک شده که احتمالا مربوط به آذر نرسه فرزند هرمز دوم است. در این تصویر نرسه بر روی تخت نشسته و دو نفر در مقابل او قرار دارند. البته چیز زیادی از این حجاری باقی نمانده و نمی توان اطلاعات زیادی از آن به دست آورد.
-
سنگ نگاره نبرد شاپور اول
سنگ نگاره شاپور اول را میتوان بزرگترین و باشکوهترین نقش برجسته ساسانی در نقش رستم دانست. این نقش برجسته در پایین گوردخمه داریوش بزرگ حجاری شده که صحنهای از نبرد شاپور اول با والرین امپراطور روم را به تصویر کشیده است. این نبرد که با پیروزی شاپور اول به پایان میرسد، یکی از مهمترین وقایع تاریخی حکومت ساسانی است. در این تصویر شاپور اول را می بینیم که سوار بر اسب است و تاجی گوی مانند به سر ، گردنبندی به گردن و گوشوارهایی به گوش دارد. درست زیر شکم اسب شاپور یک کتیبه به سه زبان پارتی، یونانی و پهلوی توجهات را به خود جلب می کند که البته تنها بخش یونانی آن خواناست و دو زبان دیگر تقریبا از بین رفته اند.
در این تصویر مردی با ریش مجعد و لباس رومی در مقابل اسب شاپور زانو زده که متعلق به والرین پادشاه روم است. فردی که در کنار والرین ایستاده بنا بر بررسیهای صورت گرفته، کوردیاس رقیب والرین است. این نقش برجسته آنقدر با جزئیات حکاکی شده که از آن به عنوان یکی از زندهترین حجاریها یاد میشود. انگار افراد حاضر در آن هر لحظه ممکن است از کادر تصویر خارج شوند. جزئیات لباس ،مو و ریش شاه، شنل والرین و همین طور تزئینات و ماهیچههای بدن اسب حیرتانگیز هستند.
دقیقا پشت سر شاپور نقش برجستهای از کرتیر، موبد زرتشتی حک شده. کرتیر صورتی بدون ریش دارد و کلاهی بلند به سر دارد. موبد با احترام در مقابل شاه ایستاده و انگشت سبابه خود را به نشانه پرستش شاه به سمت او دراز کرده است. پایین نقش کتیبهای 48 خطی ثبت شده است که احتمالا در زمان بهرام دوم حجاری شده است.
سایر سنگ نگاره های نقش رستم
در نقش رستم علاوه بر سنگ نگارههایی که یاد کردیم چندین حجاری مشهور دیگر هم وجود دارند که هر یک در نوع خود بینظیر محسوب میشوند. سنگ نگاره بهرام دوم، سنگ نگاره عیلامی، بهرام سوم، آناهیتا و نرسی و یک صفحه تراشیده بدون نقش از این جمله هستند.
-
کعبه زرتشت
درست مقابل آرامگاه داریوش دوم، یک بنای چهارگوش سنگی پلهدار وجود دارد. این بنا از سنگهای تراش خورده بزرگ و مکعبی شکل نظیر سنگهای تخت جمشید ساخته شده که بدون ملاط و با بستهای چلچلهای به هم متصل شدهاند. تناسبات به کار رفته در بنای کعبه زرتشت به قدری دقیق هستند که باعث حیرت کارشناسان شده است. با توجه به نوع بنا، قطعا کعبه زرتشت مربوط به دوره هخامنشی است.
داخل بنا تنها یک اتاق دارد که با 30 پله به در ورودی متصل می شود. نکته جالب دیگر وجود سه کتیبه به زبان های پهلوی ساسانی، پهلوی اشکانی و یونانی در سه دیواره شمالی، جنوبی و شرقی است. این که کاربرد کعبه زرتشت دقیقا چه بوده، اتفاق نظری وجود ندارد.
برخی این بنا را نوعی آتشگاه میدانند در حالی که دیگران معتقدند کعبه زرتشت رصدخانه، آرامگاه و حتی گنجخانه بوده است.
-
کتیبه کرتیر
روی بنای کعبه زرتشت کتیبه دیگری حک شده که به کتیبه کرتیر مشهور است. این کتیبه به دستور کرتیر، موبد معروف زمان ساسانیان در 19 خط نگاشته شده که محتوای آن شرح حال خود موبد و خدماتی است که در طول زندگی خود انجام داده است.
آتشدان های سنگی دوگانه
علاوه بر گوردخمهها، سنگ نوشتهها و کعبه زرتشت، دو آتشدان سنگی بزرگ و کوچک هم در محوطه نقش رستم فارس وجود دارند. دو ستون سنگی در فاصله 80 متری از یکدیگر، که تحت عنوان آتشدان سنگی شناخته میشوند. ستونها به شکل چهارگوش هستند که در هر چهار وجه آنها، طاق نماهایی هلالی حکاکی شده. در بخش بالایی آتشدانها هم فرورفتگیهای برای قراردادن پیاله یا آتشدان تعبیه شده که احتمالا در مراسمهای خاصی مورد استفاده قرار میگرفتند. بنا به نظر کارشناسان آتشدان بزرگتر محل افروختن آتش بوده است. قدمت این آتشدانها به اواخر اشکانی و اوایل ساسانیان بر میگردد.
-
دژ و بارو
تنها بخشی از نقش رستم که امکان بازدید از آن وجود ندارد همین بخش برج و بارو است. این محوطه در دوره ساسانیان دارای اهمیتی دیدنی و مذهبی بوده به همین دلیل دورتادور آن حصار بزرگی ساخته بودند که مجهز به برج های نگهبانی بوده است. نمونه این برج و بارو را میتوانید در شهر تاریخی اصطخر، شهری در محدوده مرودشت کنونی ببینید.
-
گودال آب
آخرین اثر تاریخی نقش رستم فارس، گودالی تراش خورده به شکل پنج ضلعی است که نزدیک سنگ نگاره بهرام دوم قرار گرفته. چیزی که در مورد این گودال میتوان گفت این است که از این گودال سنگی برای جمعآوری آب در زمان خشکسالی مورد استفاده قرار میگرفته. مشابه این گودال یا چاه آب را میتوان در تخت جمشید هم مشاهده کرد.
دیدنی های اطراف نقش رستم
در سفر به نقش رستم فارس، میتوانید از نقش رجب در فاصله 2.7 کیلومتری، تخت جمشید 6.3 کیلومتری و مجموعه تاریخی پاسارگاد یا همان مقبره کوروش در فاصله 73.3 کیلومتری نقش رستم دیدن کنید.
اقامت در مرودشت
با توجه به فاصله کم نقش رستم، تخت جمشید و نقش رجب با مرودشت، بهترین گزینه برای اقامت، اجاره ویلا و سوئیت در مرودشت خواهد بود.
کلام آخر
در این مطلب سعی کردیم تک تک گوردخمهها و نقوش برجسته نقش رستم مرودشت را به شما معرفی کنیم و تا جایی که امکانپذیر بود توضیحاتی هم در مورد نقوش دادیم تا در بازدید از آنها، حس افتخار و غرور را با تمام وجود حس کنید.
واقعا باید مقابل نقش رستم وایسی تا عظمتشو درک کنی
مهسا جان
حق با شماست. وقتی مقابل نقش رستم و تخت جمشید میایستی، نفس تو سینه حبس میشه و با همه وجود افتخار میکنی