موسیقی کردی؛ دلنشین و گوشنواز
ملل مختلف در سطح جهان دارای فرهنگهای متفاوتی هستند. نه تنها در این سطح بلکه در سطوح داخلی نیز، هر جامعهای از یک سری خرده فرهنگ تشکیل میشود. جامعه ایرانی به عنوان یک جامعه با تنوع فرهنگی بسیار، متشکل از خرده فرهنگهایی مانند کردی، لری، ترکی، گیلکی و غیره است که هر یک دارای تاریخچه و آدابورسوم مخصوص به خود هستند. وجود این خرده فرهنگها که موجب تمایز اقوام از یکدیگر میشوند، نه تنها تهدیدی برای هویت و همبستگی کشور به وجود نمیآورند بلکه موجب جذابیت هر چه بیشتر جامعه هم میشوند. یکی از جنبههای بسیار مهم هر خرده فرهنگی، موسیقی آن قوم است. در مقاله “قوم کرمانج” و همچنین “عشایر بختیاری” تا حدی درباره موسیقی و رقص این دو قوم بزرگ صحبت کردیم. در این مطلب قصد داریم درباره موسیقی کردی صحبت کنیم. پس تا انتهای مقاله هومسا را همراهی کنید.
موسیقی کردی؛ میراث ارزشمند گذشتگان
امروزه کردها در بخشهایی از ایران، عراق و سوریه پراکنده هستند و کموبیش فرهنگ و سنتهای خود را در برابر تهاجم اقوام مختلف حفظ کردهاند. بخش بزرگی از موسیقی که ما امروزه تحت عنوان موسیقی کردی میشناسیم، میراثی است که از گذشتگان به ما رسیده و به صورت سینه به سینه نقل شده است. کردها مانند سایر اقوام ایرانی برای برگزاری مراسمهای مختلف مانند کار، استراحت، عروسی، عزاداری و اعیاد ملی و مذهبی از موسیقی استفاده میکنند. نواهای فولکلوریک در موقعیتهای شاد مورد استفاده قرار میگیرند و موسیقی خانقاه در موقعیتهای با حالتهای عرفانی.
به قول کنفسیوس:” اگر میخواهی در سرزمینی نوع زندگی، موفقیت و پیشرفت و درجه خوشبختی و اعتبارشان را بدانی به موسیقی آنان گوش فرا ده”.
منشا موسیقی
منشا ترانههای کردی را میتوان به افسانهها، داستانهای دلاورانه و داستانهای عاشقانه نسبت داد. انواع ترانههایی که منشا آنها افسانه هستند به ترانههای “دیوانی” شهرت دارند و “کاویس آقا” با نام اصلی “کاک ویس” مشهورترین شخصی بوده که انواع ترانههای دیوانی را جمعآوری نموده است. اشعاری که دارای محتوای عاشقانه هستند معمولا در دسته موسیقی غمگین کردی قرار میگیرند.
مقامهای موسیقی
تنوع زبانی کردها، باعث ایجاد گونههای مختلفی از موسیقی مقامی شده است. مقاوم “لاوک” به زبان کردی کرمانجی، مقام “حیران” با زبان کرمانجی و سورانی، مقام “هوره” با زبان و لهجه کلهری، “سیاچمانه” با زبان کردی هورامی عجین شده است.
انواع موسیقی کردی
عکس: خبرگزاری ایرنا
توضیح موسیقی کردی به دلیل تنوع بسیار زیاد، کمی پیچیده است و با معیاری مختلفی میتوان موسیقی کردی را تقسیمبندی کرد.
-
موسیقی بدونساز و باساز
در یک نوع تقسیمبندی میتوان موسیقی کردی را به دو نوع “بدونساز” و “با ساز” تقسیمبندی کرد. موسیقی بدونساز همانطور که از نامش پیداست بدون همراهی ساز اجرا میشود. این نوع اشعار که به صورت ریتمیک خوانده میشوند دارای محتواهای متفاوتی هستند، از مسائلی که به طور مستقیم با مردم مرتبط هستند مانند شرح حال افراد و توصیف مسایل عاطفی تا مسائل اقتصادی، سیاسی و عاشقانه. از انواع موسیقی بدونساز میتوان به “بیت”، “حیران” و “هوره” اشاره کرد. در موسیقی باساز، ترانهها به شکل ریتمیکتر اجرا میشوند و خواننده سعی میکند آواز خود را با موسیقی هماهنگتر کند.
-
موسیقی باستانی و ملودیک
در یک نوع تقسیمبندی دیگر، موسیقی کردی از نظر پیشینه و قدمت به دو دسته “موسیقی باستانی” و موسیقی “ملودیک” تقسیم میشود. موسیقی باستانی از نغمههای سماعی-سنتی تشکیل شده است و از انواع آن میتوان مقامهای سیاچماله و سیاچوپی را نام برد. ترانههای ملودیک دارای اشعاری هجایی و عروضی هستند مانند مقام” صمد لچکی” ، “ویسی” و “صمد مسگری”.
-
بیت خوانی
“بیتخوانی” نوع دیگری از موسیقی در مناطق کردنشین است. این نوع موسیقی که معمولا در وصف جنگ، سرداران و شخصیتهای ملی سروده میشود، نغمهای ساده و بدون وزن و قافیه است. در ادبیات کردی حدود 200 داستان ملی، مذهبی، حماسی و عاشقانه در قالب بیتخوانی وجود دارد.
-
مور
نوعی موسیقی است که در میان کردهای لک رایج است و دارای ریتمی موزون است.
-
هووره
“هووره” نوعی موسیقی آئینی است و خود از چندین مقاوم مختلف تشکیل میشود که در مناطق گوران، سنجابی، قلخانی و کلهر مرسوم است. این موسیقی طبق تحقیقات انجام شده، در هیچ یک از دستههای موسیقی قرار نمیگیرد و از یک ریتم آزاد پیروی میکند. در این نوع موسیقی خواننده بدون آمادگی قبلی شروع به خواندن آهنگین آوازهایی به شکل خودجوش میکند. این نوع آواز از هیچ قوانین شعری پیروی نمیکند. محتوای این اشعار را معمولا دوستیها، عشقها، جنگها، طبیعت، شرح فراق و هجران، دردها و خوشیها را تشکیل میدهد. هوورهخوانان چنان مهارت ذهنی دارند که در لحظه، جملات و اشعار را جور میکنند و میخوانند.
-
مویه
مویه یا موور نوعی آواز مخصوص مراسم عزاداری است. در مراسم یکی از بانوان با آوازی که با گریه و زاری همراه است در وصف خوبیها و ویژگیهای بارز متوفی اشعاری را میخواند و بقیه با گریه او را همراهی میکنند تا نوبت به شخص دیگری برسد. این نوع نواها در میان کردهای خراسان شمالی نیز رایج است.
آلات موسیقی کردی
موسیقدان فرانسوی ژان دورینگ که پژوهشهایی درخصوص موسیقی کردی انجام داده معتقد است، تاریخچه سازهای آرشهای در ایران به 1400 سال پیش باز میگردد و ریشه اصلی آن را ساز معروف “رباب” میداند. این پژوهشگر باور دارد که قدیمیترین ساز آرشهای در بین کردها کمانچه بوده که در واقع همان رباب 1400 سال پیش است.
از آلات موسیقی کردی میتوان به سازهای ضربی دف، دهل، طبل (تاس، جام، یک طبله) و دو طبله، سازهای بادی دوزله، شمشال و سورنا(تایه) و سازهای زهی تنبور اشاره کرد. این آلات موسیقی هنوز هم در مناطق شهری و روستاهای پلکانی کردستان کاربرد دارند.
-
دف
یکی از آلات موسیقی پرکاربرد در موسیقی کردی دف است که نوعی ساز کوبهای محسوب میشود. دف از یک حلقه چوبی ساخته شده و روی آن پوست نازکی کشیده میشود و با ضربات انگشت مینوازند. این ساز بسیار شبیه به ساز دایره است اما کمی بزرگتر بوده و صدای بمتری دارد. از ساز دف بیشتر در مراسمهای مذهبی و آیینهای مرتبط با دراویش استفاده میشود. یکی دیگر از کاربردهای دف، استفاده در مولودیها و مراسمی مانند خسوف و کسوف و همچنین بدرقه متوفی است.
-
دهل
دهل که در زبان کردی به آن دهول، ده هول، ده ول و دیول گفته میشود، معمولا همراه با سورنا نواخته میشود. این ساز استوانهای از جنس چوب است و قطر قائده استوانه بزرگتر از ارتفاع آن است. دو طرف استوانه با پوست پوشانده میشود. ساز دهل دارای تسمهای است که به گردن و شانه آویزان میشود و نواختن آن را راحتتر میکند. تحقیقات نشان دادهاند که استفاده دهل به زمان سومریان باز میگردد. این ساز در سده 13 میلادی توسط اروپاییان در جنگ استفاده شد و ظاهرا آن را از شرقیها فرا گرفته بودند. از ساز دهل در موسیقی کردی کردستان برای مراسم عزا، عروسی و جشن نوروز استفاده میکنند. در گذشته ساز دهل برای اعلان جنگ و آگاهی مردم از ساعت سحر و افطار و عید فطر نیز استفاده میشده است.
-
طبل (تاس، جام، یک طبله)
طبل که گاهی به آن تاس، جام و یک طبله هم گفته میشود، شبیه ظرفی فلزی و گرد است که روی در آن را با نوعی پوست میپوشانند. در روزگاران گذشته از طبل در جنگها استفاده میشده است اما بعدها از خانقاه و تکیههای کردستان سر درآورد. امروزه دراویش طبل را به همراه دف به کار میبرند. حتی تا چندی پیش در روستاها برای اعلام زمان افطار و سحر در ماه رمضان از طبل استفاده میکردند.
از کاربردهای دیگر آن میتوان به نواختن طبل هنگام کسوف و خسوف و وقوع بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله و به منظور رفع خطر اشاره کرد.
-
دوتاس (دو طبله)
دوتاس در زبان عربی به نقاره و در زبان فارسی نوبت نامیده میشود. نام کردی آن “دوتاس” از شکل ظاهری آن گرفته شده است، یعنی دو بخش کاسه مانند که به وسیله پوست پوشانده شدهاند و هر کدام به نوبه خود یک طبل یا تاس جداگانه محسوب میشود. تاس در گذشته توسط عشایر و به هنگام جنگ در برابر سایر قبایل استفاده میشده است.
-
تنبور یا تنبوره در موسیقی کردی
تنبور یا تنبوره سازی محلی با دستهای بلند و کاسهای بزرگ است که سیمهای از روی دسته و کاسه عبور میکنند. تنبور دارای 2 تا 3 سیم بوده و 14 پرده دارد. سیمهای تنبور با ضربه انگشتان به صدا در میآید. تنبور توسط گروههای مختلفی از جمله انجمن تنبورنوازان، قلندران و درویشهای اهل طریقت و اهل حق کردستان و کرمانشاه و همچنین در شمال غرب استان گیلان نواخته میشود.
تنبور در اجرای آهنگهایی مانند مقامهای مذهبی اهل حق (کلام)، مقامهای باستانی چون مجنونی، دواله، گلهویره، طرز رستم، ساروخانی، آهنگهای امروزی که بر اشعار شاعران بزرگی مانند حافظ و سعدی خوانده میشوند و در نهایت در بداههنوازی مورد استفاده قرار میگیرد. به طور کلی تنبور، سازی است که حالتی عرفانی داشته و بسیار مورد احترام است.
-
سرنا
این ساز به شکلهای سورنا، سرنا، زورنا و زرنا نیز شناخته میشود و سازی است چوبی که ابتدای آن استوانهای شکل است و انتهای آن به صورت قیف است. این ساز همیشه همراه با دهل نواخته میشود و در موسیقی کردی کاربردهای گستردهای همچون استفاده در مراسمهای عروسی و عزا دارد. هرچند اکثر افراد با موسیقی ریتمیک و شاد کردی آشنایی دارند، اما موسیقی غمگین کردی نیز از جذابیتهای بسیاری برخوردار است.
-
دوزله
“زه له” در زبان کردی به نوعی نی گفته میشود که در آب میروید. ساز دوزله از دو زه له یا نی تشکیل میشود که از نظر اندازه و قطر برابر هستند. هر بخش از دو قسمت تشکیل شده که یک قسمت بزرگتر و قطورتر بوده و داخل آن خالی است و روی آن 6 حفره ایجاد میشود. قسمت باریکتر بر سر قسمت قطورتر نصب میشود و به آن پیک میگویند. همین پیک مسئولیت تولید صدا را بر عهده دارد. دوزله نیز مانند سرنا و دهل جنبه بزم و شادی دارد و در مراسم عروسی نواخته میشود.
-
شمشال
شمشال که در کرمانشاه به نام نی و قوال و در میان ایزدیان به شباب شناخته میشود قدیمترین ساز بادی است که علاوه بر کردها، اقوام لک و لر نیز از آن استفاده میکنند. شمشال دارای ساختاری ساده به شکل لولهای به طول 45 تا 50 سانتیمتر و قطری برابر با یکونیم تا دو سانتیمتر است که شش سوراخ روی ساز و یک سوراخ در پشت آن تعبیه شده است. بدنه ساز در گذشته از چوب، نی یا استخوان بال پرندگان ساخته میشده اما امروزه از جنس برنج یا مسوار (آلیاژ مس و قلع) ساخته میشود. شمشال از جمله سازهایی است که در تمامی نواحی کردستان مورد استفاده قرار میگیرد.
این ساز که صدایی گرفته و بم دارد بیشتر توسط چوپانان هنگام چرای گاو، برای پرواری زودهنگام دام، جمعآوری گله و همچنین تفنن استفاده میشود. علاوه بر این هنگام کوچ عشایر، برای توانبخشی چهارپایان و پیمودن راه طولانی کوچ هم کاربرد دارد. شاید کمی عجیب به نظر برسد اما این ساز در خانقاههای کرمانشاه، سماع دراویش و رقصهای بزمی نیز نواخته میشود. شمشال در موسیقی غمگین کردی هم کاربرد زیادی دارد.
موسیقی کردی بسیار فراتر از چیزیست که در این مطلب به آن پرداخته شد. هر یک از مقامها و ترانههای کردی و همچنین سازهای موسیقی دارای تاریخچهای طولانی بوده و بسیار غنی هستند. شرکت در مراسمهای مختلف قوم کرد و گوشدادن به موسیقی غنی این منطقه در کنار تماشای رقص کردی با آن لباسهای خوشرنگ و جذاب میتواند تجربه بینظیری باشد. یکی از این مراسمها که شهرت بسیار زیادی هم دارد مراسم پیر شالیار است که هر ساله در اواسط زمستان و به مدت سه روز برگزار میشود.
اگر قصد داشتید در این مراسم باشکوه شرکت کنید میتوانید سری به وبسایت هومسا بزنید و با اجاره ویلا و سوئیت در اورامان تخت با قیمت و شرایط مناسب، خاطرهای دلچسب و شیرین برای خود و خانوادتان رقم بزنید.
شادتر از موسیقی کردستان نداریم. بسیار مطلب جالب و با جزیِاتی بود. ممنونم
پیشنهاد میکنم قطعه ی سوگواری حلبچه از البوم شهر خاموش کیهان کلهر رو بشنوید.
از سوز و ساز و حسرت و از داغ دل پُرم
محزون تر از کمانچه ی کیهان کلهرم
مرتضی لطفی
تمامی نوشتارت چرتدیاتی بیش نبود و کاملا نژادپرستانه مثلا در مورد کوردها نوشتی
بازیرکی تمام اسم ترکیه رو یا بهتره بگم گوردستان شمالی رو از قلم انداختی و در جای دیگر نام سازههای موسیقی دیگر کوردی رو نیاوردی و د جایی به دوزله اشاره کردی که در اصل زل به معنای نی هست و جوز به معنای صدایز زیر هست مانند ویز پارسی و این نام در اصل جوزله هست نه دوزله.و بسیاری خطاهای دیگر که عامدانه در نگارش آمده
به امید دنیایی خالی از هر دورنگی و کینه