جشن آب پاشونک ؛ جشنی در ستایش ایزد باران
ایرانیان باستان جشن های متفاوتی داشتند که عموما به پاس قدرانی از نعمتهایی بود که مادر طبیعت برایشان فراهم میکرد. امروزه بسیاری از این جشنها به دست فراموشی سپرده شدهاند و تنها در مرخی مناطق مانند یزد توسط هم میهنان عزیز زرتشتی برگزار میشوند. یکی از محبوبترین این جشنها ” جشن آب پاشونک” است که به آن جشن آب، جشن آبریزگان، آبریزان، نوروز طبری، سرشوی، آفریجکان یا عید الاغتسال میگویند. با ما همراه شوید تا درباره این جشن بیشتر بدانیم.
جشن آب پاشونک یا جشن آغاز تابستان
جشنهای ایرانیان از فروردینگان و اردیبهشتگان و خردادگان گرفته تا نوروز و چهارشنبه سوری و … نشان میدهد که ایرانیان تا چه به با هم بودن و شاد بودن اهمیت میدهند. این جشنها عموما بر اساس موقعیت موقعیت ماه و ستارگان در آسمان نشئت میگرفتند، اما اعتقادات مذهبی هم تاثیر زیادی بر روی آیینهایی که در این مراسم به اجرا در میآمدند، داشت. ایرانیان نه تنها هر ماه تحت عنوان جشنهای دوازدهگانه، به شادی میپرداختند بلکه هر فصل هم جشن به خصوصی داشتند.
شروع تابستان با جشن آغاز تابستان همراه بود. یعنی درست موقعی که روز به خاطر انقلاب تابستانی در طولانیترین حالت خود و شب در کوتاهترین حالت خود قرار میگرفت. انقلاب تابستانی یا خوریستان تابستانی زمانی است که خورشید در یکی از نیمکرهها در بالاترین ارتفاع خود قرار میگیرد. نقطه مقابل این حالت، مصادف با مراسم شب یلدا است که شب در طولانیترین حالت و روز در کوتاهترین حالت قرار داشت.
ابتدای تابستان بارانهای فصلی رو به کاهش میگذاشت، به همین دلیل جشن آب پاشونک با هدف طلب باران از خداوند برگزار میشد و در این مردم به پاشیدن آب بر روی یکدیگر، سالی پرباران را برای همدیگر آرزو میکردند. جشن مهم دیگری که در ابتدای تابستان برگزار میشد جشن چله تابستان یا چله تموز بود که از اول تیر تا دهم مرداد برگزار میشد.
فلسفه برگزاری جشن آب پاشونک
برخی بر این باورند که در دوران حکومت فیروز پسر یزدگرد اول، 7 سال هیچ بارانی نبارید. ذخایر غلات مردم سال به سال کمتر میشد و نگرانیها بابت قحطی و خشکسالی روز به روز بیشتر. تا اینکه دوران خشکسالی به پایان رسید و با شروع اولین بارش، مردم به شادی و پایکوبی پرداختند و به نشانه شکرگزاری به یکدیگر آب پاشیدند و رسم اب پاشونک شکل گرفت.
در روایت دوم که کمی عاشقانه است، یکی از پادشاهان ایرانی که در حال بازگشت از جنگ بود، در کنار قنانی اتراق میکند. شاه که خوشحال و سرمشت از پیروزی قصد داشت سر و صورت خود را با آب قنات بشوید ناگهانی حوری یا بانویی را میبیند که به او آب میپاشد. شاه با تجسم این صحنه، شروع به پاشیدن آب به روی همراهان و همرزمانش میکند و به این صورت جشن آب پاشونک شکل میگیرد.
روایت بعدی هم چیزی شبیه به روایت دوم است. کیخسرو پادشاه بزرگ ایران، در مسیر بازگشت از جنگ همراه با افراسیاب از ساوه عبور میکنند. در نزدیکیهای ساوه مسیر خود را به سمت چشمهای که در بالای کوه بود تغییر میدهند. با نزدیکشدن به چشمه، شاه فرشتهای در کنار چشمه میبیند و از هوش میرود. بیژن پسر گودرز از آب چشمه بر روی شاه میپاشد تا پادشاه به هوش بیاید و آب پاشونک این گونه شکل میگیرد.
حتی برخی اعتقاد دارند که این جشن یکی از آیینهای اصلی جشن تیرگان بوده و در ستایش تیشتر ستاره بارانزا انجام میشده است.
اینکه کدام یکی از این سه روایت منشا اصلی جشن آب پاشونک بوده، مشخص نیست و شاید اهمیت چندانی هم نداشته باشد. چیزی که مهم است این است که مردم در کنار هم چنین روزی را جشن بگیرند و از با هم بودن لذت ببرند.
جشن آب پاشونک در چه مناطقی برگزار میشود؟
به طور دقیق نمیتوان مشخص کرد که در چه شهرهایی این جشن برگزار میشود، اما ظاهرا یزد، محلات و اراک از جمله شهرهایی هستند که رنگ و بویی از جشنهای باستانی را میتوان در آنها پیدا کرد. کانون پرورش فکری قزوین در سال 97 برای آشنایی بچهها با این مراسم و همچنین افزایش آگاهی در زمینه راههای صرفهجویی در مصرف آب، این مراسم را اجرا کرد.
از طرف دیگر ارمنستان یکی از کشورهایی است که جشنی به نام “وارتاوار” یا وارداوار در آن برگزار میشود که بسیار شبیه به جشن آب پاشونک است. در این روز مردم در کوچه و خیابان و از پشت بام خانهها به روی یکدیگر آب میپاشند.