جشن چله تابستان؛ استقبال از گرم ترین روزهای سال
تاریخ ایران باستان را که ورق بزنید، میبینید که ایرانیها از هر فرصتی برای برگزاری جشن و دور هم بودن استفاده میکردند و در تلاش بودند تا اتفاقهای کوچک و بزرگ زندگیشان را گرامی بدارند و به آن احترام بگذارند. از برپایی جشن برای جمعآوری محصولات کشاورزی گرفته تا آغاز سال نو و تغییر فصلها. یکی از این جشنها، جشن چله تابستان بود که در ایران باستان با شکوه تمام برگزار میشد و تحمل گرمای این فصل را برای مردم شیرینتر و راحتتر می کرد.
در این مطلب میخواهیم به سراغ معرفی این جشن که به نام جشن تموز نیز شهرت دارد برویم و شما را با نحوه برگزاری این رسم زیبا در جاهای مختلف ایران آشنا کنیم. امیدواریم روزی برسد که دوباره تمام در کنار هم بتوانیم این مناسبتها را در کنار هم جشن بگیریم و شاد باشیم.
جشن چله تابستان یا جشن تموز
در زمانهای قدیم تقسیمبندی فصلهای سال در ایران به این صورت بود که چهل روز ابتدایی فصل به نام چله بزرگ و بیست روز بعدی به نام چله کوچک شناخته میشد. جشن چله تابستان مربوط به چهل روز ابتدایی فصل تابستان بود که از طولانیترین روز سال شروع و تا 10 مرداد طول میکشید. اول تیر یا 31 خرداد که به عنوان طولانیترین روز سال شناخته میشد و خورشید در این روز بیشترین حضور را در آسمان داشت. 10 مرداد هم روزی بود که خورشید به اوج خود در آسمان میرسید و در این روز جشن تموز برپا میشد.
البته در برخی منابع به این موضوع اشاره کردهاند که در زمانهای قدیم روزهای بعد از نوروز به دو چهل تقسیم میشدند. چهل روز اول که چهل روز معتدل نام داشت و چهل روز بعد که داغترین روزهای سال محسوب میشد و به نام چله تموز شهرت داشت.
تموز به چه معنی است؟
هنوز کسی به درستی نمیداند معنی دقیق تموز چیست و نخستین بار چه زمانی از این کلمه استفاده شده است؛ اما آنطور که فرهنگ معین و دهخدا گفتهاند تموز گرمای سخت معنی میدهد و به ماه چهارم سال (زمان بودن خورشید در برج سرطان-تیرماه) اشاره دارد.
داستانها و افسانههای بسیاری پیرامون تموز وجود دارد؛ مثلا از آن به عنوان خدای مرگ و زندگی، خدای خورشید، خدای کشاورزی و حاصلخیزی یاد میکنند اما هنوز به طور دقیق نمیدانند تموز کدام یکی از اینهاست. قدیمیترین متنی هم که نامی از تموز در آن آورده شده، حماسه مشهور گیلگمش است.
انواع جشن های چله تابستان در نقاط مختلف ایران
با وجود اینکه این روزها بسیاری از مردم ایران چیزی درباره جشن چله تابستان یا جشن تموز چیزی نشنیدهاند؛ اما در گوشه و کنار این خاک هنوز اقوامی هستند که به شکلهای مختلف و در قالب جشنهایی کوچک، چله تابستان را گرامی میدارند. در ادامه با تعدادی از این جشنهای مرتبط با چله تابستان آشنا میشویم و همراه با اقوام ایران زمین این سنت باستانی ایرانی را گرامی میداریم.
جشن نوروز بل
یکی از تقویمهایی که در ایران باستان در مناطق شمالی کشور بسیار مورد استفاده قرار میگرفت و به عنوان گاه شمار اصلی این مناطق شناخته میشد، تقویم گیلکی یا دیلمی بود. این تقویم تفاوتهایی با تقویم شمسی داشت و به عنوان مثال تعداد روزهای سال در آن 360 روز بود. 5 روز باقیمانده به نام پنجیک شناخته و اگر سال کبیسه بود یک روز به تعداد این روزها اضافه میشد. موضوعی که باعث شد این گاه شمار در طول زمان حرکت کند و روز ابتدایی آن دیگر معادل با روز اول بهار نباشد.
بالاخره بعد از گذشت صدها سال مردم تصمیم گرفتند یک روز را به عنوان روز ابتدایی سال انتخاب کنند و همیشه به آن پایبند باشند. از آنجایی که زندگی این مردم با کشاورزی گره خورده بود، تصمیم گرفتند زمانی از سال را انتخاب کنند که تمام کارهای کشاورزیشان را کردهاند، مالیاتهای خود را پرداختهاند و حالا بدون دغدغه میتوانند رسیدن سال نو را جشن بگیرند. به همین دلیل میانه مرداد را برای برپایی جشن نوروز بل انتخاب کردند.
آنها تصمیم گرفتند روز ابتدایی سال دیلمی 17 مرداد باشد و جشن نوروز بل را در روز 16 مرداد برگزار کنند. البته به دلیل سالهای کبیسه برخی سالهای روز ابتدایی سال بین 13 تا 17 مرداد نوسان داشت اما بیشتر سالها در همان روز 16 مرداد جشن گرفته میشد.
مردم در غروب این روز جایی کنار هم جمع می شدند، خانه تکانی انجام می داند، بهترین لباس های شان را می پوشیدند، آتش روشن میکردند، به رقص و پایکوبی میپرداختند و با نوای ساز و دهل به استقبال سال جدید میرفتند. جشنی که هنوز در بخشهایی از شرق گیلان (دیلمان، سیاهکل، لنگرود)، غرب مازندران، طالقان و الموت برگزار میشود و مردم هر ساله آن را گرامی میدارند.
بیشتر بخوانید: قلعه الموت قزوین
جالب است بدانید بل در زبان گیلکی آتش معنی میدهد و نوروز بل به معنای شعله آتش نوروزی است. آتش یکی از عناصر چهارگانه بود و بین مردم مقدس شمرده میشد. همچنین وظیفه اطلاعرسانی و خبررسانی را هم برعهده داشت، نمادی از پاکی نیز به شمار میآمد و برای پیشبینی وضع آبوهوا مورد استفاده قرار میگرفت. تمام اینها باعث شده بود آتش اهمیت زیادی در بین مردم گیلک داشته باشد و به عنوان نماد فرارسیدن سال جدید در نظر گرفته شود.
اگر دوست دارید در این جشن شرکت کنید و همراه مردم گیلک، شروع سال دیلمی را جشن بگیرید، میتوانید سری به سایت هومسا بزنید و با اجاره ویلا و سوئیت در استان گیلان در این سایت، اقامتگاه دلخواهتان را برای اقامت در گیلان رزرو کنید.
جشن نیلوفر
جشن نیلوفر یا نیلوپر جشنی باستانی است که در زمانهای قدیم در روز ششم تیرماه گرامی داشته میشد و این روزها به صورت محدود در شهرهایی مانند فراهان، محلات، خمین و کرمانشاه جشن گرفته میشود. در گذشته مردم به ویژه دختران در کنار سرچشمهها، رودها، تالابها یا سرابهای پر از نیلوفر به شادمانی میپرداختند و آب را ستایش میکردند.
آنطور که از منابع تاریخی بر میآید، مهمترین دلیل گرامی داشتن این روز به عنوان جشن نیلوفر شکوفا شدن گلهای نیلوفر در آغاز تابستان بوده است. نیلوفر در فرهنگ ایرانی نمادی از پاکی و تذهیب نفس هم هست و برای وصف انسانهایی به کار میرود که دورانی سخت را پشت سر گذاشتهاند و به سوی آرامش در حرکتاند.
نیلوفر البته نمادی از ایزدبانوی پاکی به نام آناهیتا یا ناهید هم است؛ یکی از کهنالگوهای اساطیری ایران که با شمایلی از یک دختر زیبا، دلیر، بروند، کمر بر میان بسته، تندرست، آزاده، بلند آوازه، بی آلایش، نازنین و نیرومند شناخته میشود. آناهیتا دختری است خود ساخته که تمام شایستگیهایش را از خود دارد و برای این ویژگیها و صفات عالی به هیچ مردی وابسته نیست.
در بسیاری از شهرهای ایران باستان در کنار آب نیایشگاهی برای آناهیتا برپا بود، مانند نیایشگاههایی در شهرهای کنگاور، بیشاپور و نیایشگاه پیر سبز در اردکان. همچنین نام و نقش او در برخی از مهمترین جاذبههای تاریخی ایران مانند سنگنوشتههای اردشیر دوم هخامنشی در همدان و شوش و طاق بستان دیده میشود. از آنجایی که نیلوفر نمادی از یک دختر پاکیزه و شایسته است، بسیاری پیشنهاد داده اند این روز به عنوان روز دختر لقب بگیرد.
از طرفی دیگر به دلیل وجود سراب نیلوفر در کرمانشاه، حضور آناهیتا و نیلوفر در نقشبرجسته طاق بستان و تکیه معاونالملک، نام بردن از نیلوفر در شهرهای کردی و فارسی شاعران کرمانشاهی و بسیاری دیگر، روز ششم تیرماه با عنوان روز فرهنگی کرمانشاه نیز تعیین شده است.
جشن زیارتگاه پیر نارکی
یکی دیگر از جشنهایی که آن را مرتبط با جشن چله تابستان یا چله تموز میدانند، جشن زیارتگاه پیرناکی است. زیارتگاهی در شهر مهریز یزد که افسانه بسیار جالبی پیرامون ساخت آن وجود دارد و به دوره ساسانی باز میگردد. بر اساس این روایتها نازبانو، دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، در زمان حمله اعراب به ایران به همراه یکی از ندیمههای خود از دست تعقیبکنندهها فرار میکند و به کوههای یزد پناه میبرد. او در آنجا هیچ جایی برای پناه گرفتن پیدا نمیکند و درمانده با صدای بلند از خدا کمک میخواهد. خدا صدای او را میشنود، کوه باز میشود، دختر یزدگرد به همراه ندیمه خود وارد کوه شده و دوباره کوه بسته میشود. بعد از بسته شدن کوه در آنجا چشمه آبی شروع به جوشیدن میکند. سالها بعد، مسافری که در حال عبور از اینجا بوده برای استراحت در کنار چشمه خوابش میبرد و در رویاهایش نازبانو را میبیند. شاهدخت از او میخواهد در این مکان زیارتگاهی بسازد و این زیارتگاه به مرور زمان به یکی از مهمترین زیارتگاههای زرتشتیان تبدیل میشود.
این روزها زیارتگاه پیر نارکی پذیرای بازدیدکنندگان در تمام روزهای سال است؛ اما در روزهای خاصی تنها زرشتیان امکان حضور در این زیارتگاه را دارند. یکی از این زمانهای خاص، روزهای 12 تا 16 مرداد ماه است که زرتشتیان ایران در این مکان دور هم جمع میشوند، به دعا و نیایش میپردازند، به افراد برتر در علم و هنر جوایزی داده میشود، آواز و موسیقی میخوانند، زوجهای جوان به هم معرفی میشوند و کلی جشنوارهها و مراسم دیگر برگزار میشود.
جشن چله تابستان در خراسان
یکی از مناطقی که جشن چله تابستان را هنوز گرامی میدارد و آن را جشن می گیرد، خراسان بزرگ است. در بیرجند و گناباد چله تموز از روز اول تیرماه شروع میشود و تا 10 مرداد ادامه پیدا میکند. از 10 مرداد تا آخر مرداد هم به عنوان چله خرد بین مردم شناخته میشود.
کلام آخر
امیدواریم شما هم مانند ایرانیهای قدیم سعی کنید به هر بهانهای اتفاقهای کوچک و بزرگ زندگیتان را جشن بگیرید و در این اتفاقها شادی را تمرین کنید. سعی کنید در کنار جشنهای امروزی، به یاد جشنها و شادیهای قدیمی و باستانی هم باشید، آنها را زنده نگه دارید و به فرزندان و نسل بعدی خود آموزش دهید.
تو این گرما؟تازه با روشن کردن آتش چه جشنی بشه